انرژی هسته ای ايران از آغاز تا امروز(1)


 

نویسنده : پروفسور سعيد محمودی




 

گذری و نظری بر تاريخچه معا هده منع توليد و تکثير سلاح های هسته ای NPT
 

موضوعی که الان موجب اين همه جنجال شده و در صدر مسايل مهم سياست خارجی کشورهای بزرگ دنيا يعنی آمريکا، انگليس، فرانسه و آلمان قرار گرفته ، موضوع برنامه انرژی هسته ای ايران است.
مقام های کشورهای مزبور در بالا ترين سطح سياسی، برای هر موضوعی ديگری که با يکديگر ديدارمی کنند، به موضوع پرونده هسته ای ايران هم می پردازند. اهميت اين موضوع محدود به ايران نمی شود هيچ موضوع مربوط به ايران تا کنون اين چنين در سطح بين المللی اهميت پيدا نکرده است
علت و اساس اين مشکل بر می گردد به سال 1968 در اين سال با ابتکار کشورهای غربی دارای فناوری هسته ای پيمانی منعقد شد که به پيمان منع توليد و تکثير سلاح های هسته ای معروف است.
اين پيمان در آن سال توسط تعداد زيادی از کشورها امضا شد. معمولا پيمان هايی که بين کشورها امضا می شود فوری لازم الاجرا نمی شوند . لازم الاجرا شدن مدتی طول می کشد و اين طول کشيدن برای اين است که متن پيمان بعد از امضا شدن معمولا به مجلس کشور فرستاده می شود و در مجلس بايد متن پيمان را بر رسی کنند و اگر نماينگان به اين نتيجه رسيدند که پيوستن به اين پيمان اشکالی ايجاد نمی کند اين پيمان تاييد و سپس تصويب می شود.
بنابر اين امضا کردن يک سند الزام حقوقی همه جانه و قطعی ايجاد نمی کند. NPT در سال 1970 لازم الاجرا شد.در مذاکراتی که مابين سال های 65 تا 68 برای انعقاد NPT صورت گرفت. يک پاره ای از کشورها از جمله هند که امروز يک بازيگران اصلی است، خيلی سخت گيری می کردند و اين پيمان را نقد می کردند.
نظر هند و پارهای از کشورهای جهان سوم اين بود که پيمانی در حال شکل گرفتن است که هدف عمده آن بستن دست و بال کشورهای فاقد فناوری هسته ای است. به نظر هند کشورهای غربی فناوری هسته ای را بدست آورده بودند و حتی بمب هسته ای هم داشتند وحال که نوبت کشورهای جهان سوم رسيده بود که فناوری هسته ای بدست آورند، غربی ها سعی داشتند که جلوی اين امر را بگيرند .هند نهايتا پيمان را امضا نکرد. به تبعيت هند پاکستان هم پيمان را امضا نکرد . همان طور که می دانيد هر دوی اين کشورها امروز قدرت های هسته ای هستند.

اهداف پيمان:
 

اين پيمان سه هدف متفاوت دارد:

هدف اول:
 

هدف اول منع گشترش سلاح های هسته ای است . يعنی از توليد سلاح های هسته ای جديد جلوگيری شود.

هدف دوم:
 

هدف دوم خلع سلاح هسته ای است. کشورهايی دارای سلاح هسته ای متعهد شدند که بتدريج و حداکثر ظرف 25 سال از تاريخ لازم الاجرا شدن پيمان همه سلاح های هسته ای خود را از بين ببرند.
پيمان ها ی بين المللی معمولا زمان اعتبار محدود ندارند ، ولی اين پيمان از ابتدا قرار بود 25 سال بيشتر اعتبار نداشته باشد. بنابر اين چون پيمان در سال 1970 لازم الاجرا شد تا سال 1995 ادامه داشت.

هدف سوم:
 

هدف سوم که مربوط به وضع ايران هم می شود استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای است . خود پيمان اين امکان را ايجاد کرده بود که کشورهای عضوبرای مقاصد صلح آميز از انرژی هسته ای استفاده کنند.
چند ماده از اين پيمان که از اهميت خاصی بر خوردار هستند

ماده سوم NPT
 

يکی از مواد مهم NPT ماده سوم آن است. بنابر اين ماده کشورهای عضو موظفند موافقت نامه ای دو جانبه با آژانش بين المللی انرژی اتمی منعقد کنند. اين آژانس طبق معاهده NPT به عنوان دستگاه ناظر اجرای صحيح تعهدات کشورهای عضو تعين شده است موافقت های دو جانبه اعضای NPT با آژانس بين المللی را موافقت نامه های پادمان يا Agrements Safeguard می نامند که در واقع موافقت نامه ضمانت اجرای صحيح NPT است .
منظور از موافقت نامه پادمان اين است که کشور عضو طی ترتيباتی با آژانش اجازه دهد که از تاسيسات هسته ای کشور عضو بازديد کند و تايين کند که آيا کشور فعاليت های هسته ای کشور واقعا صلح آميز است يا خير. ايران هم البته چنين توافقنامه پادمان با آژانس بين المللی انرژی هسته ای را امضا کرده است.

ماده چهارم NPT
 

ماده ای که ايران به آن بسيار استناد می کند و بخش اصلی استدلال های خقوقی اش را برمبنای آن قرار می دهد ماده چهارم NPT است. اين ماده معنی چند پهلويی دارد. و چون مهم است اجازه بدهيد من آن را بخونم. اين ماده از دو بند تشکيل شده است.
مضمون بند اول اين ماده چهار اين است که هيچ چيز دراين پيمان نبايد به نحوی تفسير شود که بر حق جدايی ناپذير همه اعضای اين پيمان به توسعه تحقيقات مربوط به توليد و استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آميز بدون تبعيض و مطابق ساير مواد اين پيمان تاثير بگذارد. به اين ترتيب اين بند تاکيد بر اين دارد که استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای حقی جدايی ناپذير است.
بند دوم ماده 4 اعضای اين پيمان متعهد می شوند که به کامل ترين وجه از حق شرکت در مبادله ابزار، مواد،اطلاعات علمی و فنی برای استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای بر خوردار شوند و چنين مبادله ای را تسهيل کنند.
اين بند کشورهايی دارای فن آوری هسته ای راموظف ساخته که به کشورها ی فاقد چنين فن آوری کمک لازم را برای دستيابی به فن آوری بنمايند . اين کمک می تواند هم به صورت فردی و هم با مشارکت ساير اعضا و از طريق آژانس بين المللی انرژی هسته ای معطوف به کشورهای عضوی که فاقد سلاح هسته ای هستندو الاالخصوص کشورهای جهان سوم باشد.
از ديدگاه کشورهای جهان سومی روشن است که کشورهای غربی صاحب فن آوری هسته ای از نظر حقوقی موظف اند که فن آوری هسته ای برای مقاصد صلح آميز به کشورهای فاقد آن انتقال دهند ولی چنين نکرده اند. من تا چند لحظه ديگر علت کوتاهی کشورهای غربی را در اين زمينه توضيح می دهم. اين کوتاهی نه در مورد ايران بلکه همه کشورهای جهان سوم بوده است.
در حال حاضر 189 کشور دنيا از مجموع 192 کشور عضو سازمان ملل عضو اين پيمان هستند و آن را تصويب کرده اند .کمتر پيمان بين المللی را پيدا می کنيد که اين تعداد کشور عضو دارد.

گذری بر پيشينه برنامه هسته ای ايران
 

ايران در سال 1970 و به عنوان يکی از اولين کشورها اين پيمان را تصويب کرد و کمی بعد سازمان انرژی اتمی ايران را تاسيس نمود. در دهه 1350 تعدادی از فارق التحصيلان ايرانی در رشته های مربوط به انرژی هسته ای در استخدام اين سازمان مزبور در آمدند و عده ای دانشجو به خارج از ايران فرستاده شدند.
پيش از انقلاب ايران موفق شد يک ساختار زير بنايی اين سازمان را ايجاد بکند، . فرصتی برای اين که طرحی را به طور کامل راه اندازی نمايد نشد. نکته جالب اين که پروزه بوشهر و ساحت اولين راکتور هسته ای ايران به آلمان سپرده شد. فرانسه پروژه دارخوين را به عهده گرفت. آمريکا يکی از تشويق کنندگان عمده ايران برای از سرمايه گذاری در برنامه انرژی هسته ای ايران بودو اعتقاد داشت که ايران تا سال 2000 بايد حدود 22000 مگاوات انرژی هسته ای توليد کند. ذکر اين سابقه با توجه به موضع فعلی کشورهای ياد شده جلب توجه است.

بی تاثير شدن ماده چهارم
 

در فاصله زمانی کوتاهی پس از لازم الاجرا شدن NPTدر سال 1970 کشورهای غربی متوجه اشکالات اساسی اين پيمان شدند.انجام اولين آزمايش اتمی هند در سال 1974 باعث افزايش پيش از پيش نگرانی کشورهای باشگاه اتمی دنيا گرديد. برای اين کشورها روشن بود که کشورها حقيقت را در مورد ماهيت برنامه اتمی خود اعلام نمی کنند. بعلاوه اين کشورها به نقاط ضعف نظام بازرسی آژانس از تاسيسات هسته ای کشورها ی عضو پی بردند.
نگرانی ناشی ازپنهان کاری کشورها و ضعف سيستم بين المللی بازرسی باعث شد که کشورهای غربی در سال 1976 تصميمی نا نوشته گرفتند که امروزه در گفتگوهای مربوط به برنامه هسته ای به عنوان خط مشی 76 از آن نام برده می شود.
خط مشی 76 عبارت از يک تعهد نامه نا نوشته ميان کشورهای دارای فناوری هسته ای بود که از اجرای تعهدات ماده چهار پيمان NPT در قبال کشورهای فاقد سلاح های هسته ای خود داری نمايند.
کشورهای دارای فناوری هسته ای شفاها به هم ديگر قول دادند که هيچ نوع کمکی هسته ای به کشوری که تا آن زمان فاقد چنين فن آوری نبودند ننمايند.
در نتيجه برای کشورهايی نظير ايران و اصولا کشورهای جهان سوم که به فن آوری هسته ای دست نيافته بودنداستفاده از امکانات ماده چهار و دست يابی به فن آوری بسيار مشکل و حتی غطر ممکن شد. از همان سال ها هم کشورهای غربی برای تحصيل دانشجويان کشورهای جهان سوم در رشته های مربوط به دانش هسته ای در دانشگاه های اروپا و آمريکا مقرر داشتند.
کنترل شديد کشورهای غربی ادامه يافت و کشورهای جهان سوم هم يا با همکاری پاره ای از کشورهای ديگر دنيا و يا با استفاده از بازار سياه به پيشبرد فن آوری لازم سعی می نمودند.
اين وضع تا سال1990 ادامه داشت دراين سال دو موضوع مساله هسته ای کشورهای جهان سوم را حاد نمود. موضوع اول حمله عراق به کويت و متعقب آن حمله نيروهای متحد به رهبری آمريکا برای بيرون راندن عراق از کويت بود.
در جريان اين حمله اطلاعات زيادی در مورد برنامه پيش رفته عراق در زمينه فناوری هسته ای بدست آمريکا افتاد. برای دنيا جای تعجب بود که با وجود اينکه اسراييل پايگاهای هسته ای عراق را در سال 1981بمباران کرده بود، عراق بدون توجه به کنترل های آژانس بين المللی انرژی هسته ای موفق شده بود برنامه پيش رفته ای در اين زمينه داشته باشد.
پس از تسليم عراق ، قرارداد آتش بسی که از سوی شورای امنيت سازمان ملل به عراق تحميل شد مقرر داشت که بازرسان سازمان ملل متحد ، جدای از عملکرد آژانس بين المللی اتمی، با اختيارات تام، از همه نقاط مظنون در عراق ديدار کنند.
موضوع دومی که پيش آمد آفريقای جنوبی بود. اين کشور به طور داوطلبانه اعلام کرد که برنامه پيش رفته ای دارد ، ولی تصميم گرفته که جنبه های نظامی اين برنامه را فورا قطع کند. اين اعلام بيش از پيش نارسليی نظام بازرسی آژانس بين المللی انرژی هسته ای را آشکار ساخت.
هم زمان با شروع کنترول تاسيسات عراق در سال های 1993 و1994 در زمان پريزيدنت کلينتون در حاليکه يک سال به پايان اعتبار NPT باقی مانده بود ، با اصرار و ابتکار کشورهای غربی NPT به طور نامحدود تمديد گرديد.
منبع:www.lawnet.ir